همین چیز های کوچکی که نمی بینیم!

دانشجوی خوبی است! همیشه رنگی ...اصلا مداد رنگی هایش را از خودش دور نمی کند ... حتما کلی پول داده این همه ماژیک گرفته ..از هر چیزی که حرفش را می زنم در کلاس حتما یک بار امتحان می کند و نظرش را می گوید . اینقر قشنگ سبز و سرخ را کنار هم می گذارد آدم یاد اول پاییز می افتد... 

خوب رنگ ها را می شناسد. 

معماری می خواند! شاید روزی برود طراح داخلی بشود تا با آن همه رنگ معجزه کند... 

میپرسم : حسین این برچسب ها را برای چه زده ای روی مداد ها و ماژیک هایت؟ 

. از جوابش دلم می لرزد!  

ما کور رنگیم استاد! .... 

به همین سادگی! عدالتت را شکر خدایا.

نظرات 9 + ارسال نظر
علی لرستانی شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:55 ب.ظ http://alilorestani.persianblog.ir/

سلام جالب بود

واقعا...همین دیدن رنگ ها عجب نعمتیست!
فکر کنم اگر در دنیای سیاه سفید بودم عمرم کوتاه تر بود

ما(ریحانه) شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:01 ب.ظ http://ghahvespreso.persianblog.ir

سلام در این جور مواقع یک چیز می توان گفت: خدا گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری...
واقعا هم بهش رسیدم... آدم هایی که کورند و از من بیشتر و بهتر نقاشی می کنند و می نویسند... آدم هایی که نا شنوا هستند و بهترین موسیقی ها رو میسازند... فکر کنم کر و لال و کور ماهاییم که همه چیز داریم..
در ضمن ممنون که به من سر زدید.

خداوند عجیب ظریف و حکیم است!

یک زن ذلیل یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:41 ق.ظ http://1zanzalil.persianblog.ir

جالبه که خیلی وقتها نداشتن یک چیز میشه موهبت!

و داشتن خیلی چیز ها مایه ی ذلت!

تو یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 ب.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

شاید هم کور رنگی برایش آرامش داشته باشد...
فقط کمی...

من که هیچ دلم نمی خواست با ندیدن رنگ ها به آرامش برسم!

[ بدون نام ] یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:07 ب.ظ http://nimvajabi.blogsky.com

چقدر قشنگ نوشته بودی
منم آپیدم

نیم وجبی یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:08 ب.ظ http://nimvajabi.blogsky.com

قبلی من بودم

میتیل یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:15 ب.ظ http://http://dialogical.blogfa.com/

بسی خوشم اومدش از این پست
خیلی بهم چسبید
ظریف ولطیف
.................

الان به وبلاگ خودم یه سری زدم
چی بگم والا
فقط برگشتم یه نیم نگاه به پشت سرم انداختم(۱ ساعت بعد)قیافه یارو رو دیدم..

. دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:16 ب.ظ

عججججججججججب!

عجب به جمالتون غریبه جان!

دخ شب شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:07 ب.ظ http://baby75.blogsky.com

شاید مسخرت کرده خره!

فکر نکنم..یکی دو ترمی هست که دانشجومه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد