حسی مثل خوره...

.

.

حسی مثل خوره درونم را می جود...انگار که خیانتی در راه باشد...اما نه ، چیزی نیست!

شهر امن است و همه خوابند...تنها من و این حس خوره بیداریم!


حسی مرا می جود...قلبم را می جورد  و می کاهد و من به او لبخند می زنم ..بدون اینکه دلگیر باشم یا غمگین از کاسته شدنم... بدون هیچ نگرانی ، در نهایت رضایت ...سرخوش و شاد کاسته شدنم را می بینم .


"من" مانده ام با این "من" چه کنم!

خیانتی در کار نیست...شهر امن است و همه خوابند!


راستی: راستی....چه کلمه ی خوبی! حسی از همین بی خیالی مستانه درونش خفته...

راستی....فراموش کردم چه می خواستم بگویم!

راستی....


نظرات 23 + ارسال نظر
امیر دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:22 ق.ظ

راستی هیچ خیانتی در کار نیست...
زندگی می گذرد و پیام چلچله ها لبخند است بر ترکیب دل خفته ما با دلهره ها....
راستی
من راست دروغ می گویم...
امیدوارم هر چه مشکل است ز تو دور باشد
یا علی

ممنون
چیزی نیست...
گفتم که
شهر در امن و امان است

پرند دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:01 ق.ظ http://ghalamesabz2.wordpress.com

چقدر دوست داشتم این پستت رو مومو
بخصوص اون "راستی"‌ها رو...
نه...
همه‌ش رو...

همه ی ما راستی ها رو دوست داریم...
تنها بدیش اینه که برای همه نه!

کورش تمدن دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:26 ق.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

جالب بود
راستی
حلقه گم شده این روزهای روابطمون

راستی اگر رابطه ٬ این روز ها ٬ هنوز به معنی رابطه باشه!
باید انگار واژه ها رو دوباره معنی کنیم!

میکائیل دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:27 ق.ظ http://sizdahname.wordpress.com

راستی ...
شما میدانید ...
که چه حس راستی در این میان گم شده بود؟؟؟

حس می کنم تا عمق مطلب رفتی...
چیزی که گم شده...جایی بین احساس های متفاوت ...

آوی شن دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:31 ق.ظ http://avishan10.blogfa.com

مطمئنی خیانتی در کار نیست ؟!!!!!

میدانی...اگر خیانتی در کار باشد هم نیست انگار!
همه چیز با همه چیز دیگر مساوی تر است....

سپیده دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:14 ق.ظ http://setaresepideashk.persianblog.ir

سر خوش و شاد از کاسته شدن !! شاید این تتمه ی از نیاز ٍ دست نخورده بودن عین زالو بودن ٍ

نمی دونم!

دختری که حرفهایش را نمیخورد(پری) دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:40 ب.ظ http://www.rainygirl89.blogfa.com

راستی.... راستی.... چه پر معناست....

نینا دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:44 ب.ظ

خوب این که خوبه که همه چیز امن و امانه

مامانگار دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:55 ب.ظ http://zanbil-m.persianblog.ir/

...خیانتی در راستی نخواهی دید...مطمئن باش..
...راز شب...در همین دست احساسات گنگ و وهم انگیزشه !!!...

بازیگوش دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ب.ظ http://bazigooshi7.persianblog.ir

باز خوبه همه چی امن و امانه...

عبدالکوروش دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:18 ب.ظ http://www.potk.blogfa.com

در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح راآهسته و درانزوا می خورد و می تراشد...
از جنس همین دردهاست این حس خیانت...
که نمی شود به کسی گفت...
(همه چیز روی میز نیستُ گاهی نگاهی هم به زیر میز بینداز.)

حسش نیست داداش من

سارا دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:23 ب.ظ http://gahneveshthayeman.blogfa.com/

راستی مومو جان!
می دانی که ما چه قدر دوستت داریم؟
خیلی زیبا بود...
مخصوصا اونجاش که گفتید خیانتی در کار نیست...

دل به دل راه دارد!
آن هم آزاد راه!!!

جزیره دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:06 ب.ظ

سلام استاد مومو
والا ما که از این پست چیزی نفهمیدیممیخواهید بیایید پشت سر دانشجوهایتان سخن بگویید تا من هم حرفی برای زدن داشته باشم
میرویم دوباره بخوانیم شاید فرجی حاصل شد

باشه پشت سر اونا اینقدر حرف دارمم که نگوووووووووو
راستی
تو چرا آدرست و نمی ذاری بچچه!

جزیره دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 ب.ظ

اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووم.پیچیده بود و....



نمیتونم درک کنم چون خیلی وقت نیست که بات اشنا شدم.این جور نوشته ها نیاز داره که با روحیات نویسنده اشنا باشی تا بفهمی نوشته رو

آشنا می شی حالا!
شاید این پیچیده باشه
اما من ساده ام!

بهنام دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:36 ب.ظ http://www.delnevesht2010.blogfa.com

سلا مومو جان.
نگرانی از خیانتی که درکار نیست... اوووه چه حس بدی یا شایدم بشه گفت خوب چون حداقل میدونیم که خیانتی در کار نیست! راستی... راستی... راستی...

فصل امتحانات شده از تمامیه استادان ملتمسانه !درخواست داریم با دست باز تصحیح کنن این ورق ها رو !!!!

درخواست شما رویت و تصویب شد
چشــــــــــــــــــــــــم!

بهار دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:49 ب.ظ http://zendanebihesar.blogsky.com

قلندر خواب است و خیانت شبگرد

تعبیر خوابم همین بود که گفتی!

تو دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:00 ب.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

ما هم که خوابیم و تفنگمونم خالیه...
باشه...!

آره...بهتر!

خواب بهترین راه رهاییه!
خواب رویای فراموشی هاست...

عاطفه دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:02 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

راستی سلام موموجان..
امان از بعضی حس ها..

راستی...
آره والا!

عاطفه دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:05 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

موموجان.. چندپست پایین نوشتم بچه های این دوره زمونه منظورم بچه های دهه ی هفتاد به بعد بود.. وگرنه مادهه شصتی ها که بچه های سربه زیر و خوبی بودیم که..

مطمئنی؟ حالا که خودمونیــــم!!
مام یه کارایی کردیم!

سیمین دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:07 ب.ظ http://rosoobha.blogsky.com

مدتهاست بدنبال این بی خیالی مستانه می گردم.پیدا می شود؟ شاید اگر این حس جونده از بین برود....شاید

شاید این جمعه!...

سرو دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:51 ب.ظ http://yeksarv.persianblog.ir

این حس گاهی به من هم دست می دهد

هیچ حس خوبی نیست!
اما هست...

هانیه سه‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:28 ب.ظ http://gamaj.blogsky.com

بدیش همینه! همه خوابند . . .

متاسفانه بیداری هم در کار نیست

امیر علماء چهارشنبه 15 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ب.ظ http://www.vlife.ir

راستی . . .

واژه ی غریبی است!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد