ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
کلاس خیلی شلوغ بود...
رشته ی کلام از دستم حارج می شد و نمی دانستم کجای مطلب بودم!
کلافه شدم ...
با زبان خوش که کاری نمی شود کرد...
به خصوص از دست این پسر ها! کلاس را مثل حمام مردانه می کنند!! هی صحبت می کنند و معلوم نیست در باره ی چه چیز مهمی بحث علمی راه انداحته اند!!! (از قیافه هایشان این را می فهمم و جدیت بحثشان ) می گویم مطرح کنید در کلاس با هم راجع به موضوع شما صحبت کنیم!
"نه استاد ...ببخشید! "
و کمی آرام می شوند و سر و صدا چند دقیقه ای می خوابد!
بعد باز شروع می شود...
ساکت می شوم و قدم می زنم!
تا ته کلاس می روم و بر می گردم!
کلاس ساکت شده و تق تق پاشنه های کفشم تنها صداست! سنگینی قدم هایم خودم را هم می ترساند!!
"یک در میان بنشینید... خانوم ها و آقایان.. سریع! جای خودتونو عوض کنید! 3 دقیقه وقت دارید"
"آخه استاد ما.........."
"آخه نداره ...همین که گفتم! سریع!"
3 دقیقه تمام می شود... کلاس ساکت است...
نفس عمیقی می کشم و به بچه ها نگاه می کنم! بیشترشان سرشان را پایین انداخته اند!
خودمانیم ها! حس پیروزی دست می دهد به من!
باز لبخند می زنم!
خوب کجا بودیم؟.............
راستی: با احترام به دوستی که با سرچ عبارت "با کلاس بودن یعنی" از اینجا سر در آورده!!
پولیتیک آسی بود!
سادمان باشد روزی که استاد دانشگاه شدیم از این نکات استفاده کنیم استاد!
حتی من هم پشت مونیتور ترسیدم از صدای قدمهات و کوت سنگینت
آره ...
الان می خونمش یاد اونروز میفتم باز می ترسم!!!
خوشم اوممممممممد ای ول
بلاخره این بچه ها رو یه جوری باید ساکت کرد همش نمیشه مثه پست قبل با ارامش باهاشو ن رفتار کنی کههههه
آره دیگه...

جور استاد به ز مهر پدر!!!!!
این حالت بچه های شما نبوده :






حال کردم اما با جذبه ها ......
چرا تقریبا یه چیزی تو همین مایه ها بود...
نکنه شما هم بودین سر کلاس؟
بزن زنگو . . . ماشالله هیبت!
چه می شود کرد خواهر جان!!!
چه سیستم جالبی! خوشم اومد
مرسی...
حراست اگه بفهمه!!!
جداً یک رعب و وحشت ایجاد شد درونم!
ببین اونا که اونجا بودن چی کشیدن!
فک کنم خیلی هم خوش به حالشون بود!!!!!!!!!!
خدا به داد پسرهای کلاستون برسه استاد

آمین..
ولی استاد بی شوخی ، انقد از این استادهای با جذبه خوشم میاد ... ولی خب خدا رو شکر تو کلاس ما تا حالا از این استادها نداشتیم ... چرا یکی داشتیم استاد ریاضیات پارسال که خانوم بود و جلسه ی اول همه ی پسرها را از کلاس انداخت بیرون ... یادش بخیر ، چقد خندیدیم ...
ما هم داشتیم از این استادا!
فکر بکر به این میگن
من فکر می کردم اسم یه بازیه!
من فکر کنم ....
کی کجا ؟؟
من نداشتم از این استاداا....
پیشکسوت شدیم ما ......
اولا آن حمام معروف حمام زنانه است(احتمالا به دلایل اخلاقی سانسور شده و تغییر نام گرفته)

دوما ما بچه هامون عاشق اینن استادا یه همچین ترتیبیو اصلا اجباری کنن
بعد اون صدای تلق تلق فکر کنم بیشتر به جای اینکه باعث احساس قدرت در شما بشود باعث احساس خجالت شد
آخه این طفل معصوما چه گناهی دارن؟
پسرا همیشه مورد ظلم قرار می گیرن
همیشه
قضاوت رو به وجدان خودت می سپارم!
الان که یه چیزی گفتی... ته دلت اما می دونم که قبول نداری
استاد سلام
من می خوام یه نظر بدم تا بچه های کلاست از اول حواسشون رو بیشتر متمرکز کنن
اول کلاس که میای بوگ همه یه نیم برگه در بیارن و درمورد موضوعی که می خوای درس بدی یه سوال جامع مطرح کن اینجوری ذهناشون درگیر می شه و بحث موثرتر اگر کسی جوابش درست بود یه پون مثبت بهش بده و هر که نبود هیچی نمره منفی نداره این یه سوال فقط زهنها رو درگیر می کنه
البته این سوال 5 دقیقه نباید بیشتر بشه
اخر کلاس که شد دوباره یه سوال 5 دقیقه ای بده از همون بحث تا تاثیر سوال اولت رو درک کنی می تونه برا این هم پون مثبت بزاری
ولی این رو حتمن امتحان کن سوال اولت خیلی موثر می یفته در یادگیری دانشجوها
ممنون از نظرت
ترم بعد انشالله!
شایدم ترم بعد کلاس نگیرم...
یه سیستم طراحی کنم برای ترم بعدتر!!!
منم که بی وجدان
اوه اوه چه شود؟؟؟
چیزی نشود!
این چیزا مال لحظه است...
یکی مثل من هیچ وقت چیزی به دل نمی گیره!
سلام ... لینکت کردم مومو جان بیا پیشم
چشم...
مرسی
و هم چنین
سلام دوست عزیز
من داشتم روشهای باکلاس بودن رو سرچ می کردم که به وب شما رسیدم
با تبادل لینک موافقید ؟
راستی چه وبلاگ قشنگی دارید
علیک سلام دوست عزیز تر...
هی من می خوام کسی نفمه که من چقدر با کلاسم!!! نمی شه!
گرفتار شدم آقا کیا ...
می بینی؟
راستی وبلاگ شما بی نظیره ...منتِ ازلی بلاگی گذاشتین افتخار لینک دادین!!!
اهان ...
یادم رفت بگم!
شما که غریبه نیستین! این رمز با کلاسی خودتونو یه جایی بنویسین ما بریم سرچ کنیم شایدم به با کلاسی شما برسیم!
احتمالا از این به بعد الکی شلوغ می کنند که ببرید و پیش خانومها بنشونیدشون
از همینش می ترسم فقط!!!
اکه من جاشون بودم بعیدم نبود این کارو کنم!
جوونن بی تجربه!
نمی دونن خانوما تیغ دارن!!!!!!!!!!!
خوش به حال شاگرداتون که به استاد خوش فکری مثل شما دارن
خوش به حال اساتیدتون که دانشجوی خوش فکری مثل شما دارن!!!
شما دانشجویین؟
سلام استاد عزیز!
من خودم هم دانشجو ام اما خوشم نمی آد کسی سر کلاس صحبت کنه و مدام تذکر می دم واسه همین استادا خیلی دوسم دارند
اما بچه ها نه زیاد
منم مثل شما بودم!!
اگه من شاگردت بودم و درس نخونده بودم یه تقلبی ملس مینوشتم تا همچین نمره بگیرم که حالشو ببری !
آه من اشتباه کردم ! من به عنوان یکی از اعضای گروه بزرگ آموزشی این مملکت عذر میخوام و میگویم شما یه استاد باکلاس هستید که جذبه هم دارد ولی همچنان ما از دانشجویان حمایت میکنیم !
ما هم توی جبهه ی شماییم!
مگه دانشجو نبودی ؟
ترسناک؟
دیگه مهربون تر از این نمی تونم باشم!
باید مهربون بود ولی بعضی دانشجو ها سو استفاده می کنن! نباید تسلیم شد!!!
آخر نفهمیدی قضیه از چه قرار بوده؟؟؟
داشتن در باره ی قیمت مدل لپ تاپی که یکی شون تازه خریده بود بحث می کردن!!!
اونوقت اینا از این به بعد ساکت میشنن سر کلاس به نظر شما ؟؟؟
خوش حالم که ترم تموم شده و جواب این سوال رو نمی شه فهمید!!
حمام مردانه نشنیده بودیم
!!!

کفشتون رو لطف کنید یکم ارتفاعش رو بیارید پایین بابا !
عبارته خیلی باحال بودددددددددددد !
قبلا جامعه مرد سالاری بود اسمی از حمام مردانه نمی اومد!
ما همی جوری هم دراز هستیم کفشمون خیلی بلند نبود! صداش بلند بود!
بعضی دوستان عبارت های جالبی سرچ می کنن کلا !!
سلام
استاد تنظیم شرایط


وای نه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
از پست قبلیتون دقیقا یاد تنظیم شرایط افتادم که استادمون توقع داره هرچی یاد گرفتیم تو یه خونه اجرایی کینم و ......
چه ابهتی ی ی یی ی ی بابا.من ترسیدم.از استاد معماری این همه حشونت بعیده
ما معماریها دل نازکیم استد با ماها بیشتر راه بیاین
آدم گاهی مجبور می شه دیگه!!

بابا من استاد روستا نیستم ..استاد تنظیم شرایطم!!!
همون که ریاضی و محاسبات و هندسه داره!!!
بایدم شبیه استاد تنظیم شرایط باشم دیگه!
اون وقتا میگفتن جور معلم به ز مهر پدر.
حالا در مورد شما چی باید گفت؟
جور مومو به ز مهر مادر!!!
اون کفشهای پاشنه بلند یک وسیله خیلی مهم هستند در ایجاد اقتدار در کلاس!
حتم دارم اگه کفش اسپورت پاتون بود همچین نمیشد که دیدی
آره ...اگه کسی به حرفم گوش نده با کفشام می زنمش!!!
کارت جالب بود
خوشم اومد
قابلی نداشت!
من که نگفتم روستااااااااااااااااااااااااااااااا

چرا میزنی ی ی ی ی ی
بله...ولی به دنبال یک استراتژی بهتر باشید.
:d kheili postat vasam jalebe.hamishe nisham baze vaghti az kelaset minevisi
شما لطف دارین!!
انشاا...
ما باز هم آپ شدیم
در خدمتیم...
چشم...
خدمت از ماست!
به به یعنی شما جای بچه ها رو هم عوض می کنی ؟
حالا پوشک پاشون هست یا نه ؟
نمی دونم...مامانشون که نیستم!
کار به اونجا ها نمی کشه ...باید از مامانشون پرسید!
سلام به استاد موموی گرامی !

توی شلوغی و به هم ریختگیه کلاسها خشک و تر با هم میسوزن ! حتی اونایی که ساکتن هم به چشم استادها بر هم زننده ی نظم محسوب میشن ! ولی خب دیگه ... مثل اینکه اعمال خشونت تنها راهه اداره ی کلاسهاست !
گاهی ...
استاد تنظیم شرایطم دیگه...
بعضی کلاس ها خودشون خوبن!
البته به کلاس...هندسه ی کلاس موقعیت پنجره ها ابعادشون مصالح در و دیوار صندلی ها و حتی جنس لباس بچه ها و... هم ربط داره ها!!!
تو بعضی کلاس ها یه صدای کوچیک تبدیل به همهمه می شه...
بچه ها باید رعایت کنن ....یا اگه نمی شه آموزش کلاس رو عوض کنه!
جذبه تان را عشق است:)
واقعن کلاس داری با بچه های این دوره زمونه صبر ایوب میخواد:))
واقعا عوض شدن مگه ما مال چند سال پیشیم؟
به خدا منم دهه شصتیم!!
والا ما که استاد این مدلی نداشتیم(متاسفانه)...هر چی ام شلوغ کردیم سر کلاس کسی یکی در میونمون نکرد
شانس آوردین پس...
اصلا خوب نیست...
کاملا اینو حس کردم!
ای ول چه استاد باحالی!

موموی خودمونه ها
ببخش دیر به دیر می آپم درگیرم
این اینترنت دایال آپم که دیگه انگیزه ای واس ما نزاشته
هربار که میان نت باید پست ها یی رو که ازشون جاموندم بخونم
واقعا روون مینویسی
بی تعارف البته!
قربانت...
بذار سرت خلوت شه...
ای دی اس ال ام می گیری...
بله !!!!!!!!!!!
یادم باشه منم دفعه بعد یه سرچ بزنم بعد بیام اینجا :دی
سلام
به به جذبه
میشه منم بیام تو کلاستون؟
خانوما تیغ دارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه چیزی ندارن!
چیزی فکر نکنم برا یاد دادن بهتون داشته باشم!
شما خودتون استادید...