| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | |||||
| 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
| 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
| 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
| 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
.
.
حسی مثل خوره درونم را می جود...انگار که خیانتی در راه باشد...اما نه ، چیزی نیست!
شهر امن است و همه خوابند...تنها من و این حس خوره بیداریم!
حسی مرا می جود...قلبم را می جورد و می کاهد و من به او لبخند می زنم ..بدون اینکه دلگیر باشم یا غمگین از کاسته شدنم... بدون هیچ نگرانی ، در نهایت رضایت ...سرخوش و شاد کاسته شدنم را می بینم .
"من" مانده ام با این "من" چه کنم!
خیانتی در کار نیست...شهر امن است و همه خوابند!
راستی: راستی....چه کلمه ی خوبی! حسی از همین بی خیالی مستانه درونش خفته...
راستی....فراموش کردم چه می خواستم بگویم!
راستی....
راستی هیچ خیانتی در کار نیست...
زندگی می گذرد و پیام چلچله ها لبخند است بر ترکیب دل خفته ما با دلهره ها....
راستی
من راست دروغ می گویم...
امیدوارم هر چه مشکل است ز تو دور باشد
یا علی
ممنون
چیزی نیست...
گفتم که
شهر در امن و امان است
چقدر دوست داشتم این پستت رو مومو
بخصوص اون "راستی"ها رو...
نه...
همه‌ش رو...
همه ی ما راستی ها رو دوست داریم...
تنها بدیش اینه که برای همه نه!
جالب بود
راستی
حلقه گم شده این روزهای روابطمون
راستی اگر رابطه ٬ این روز ها ٬ هنوز به معنی رابطه باشه!
باید انگار واژه ها رو دوباره معنی کنیم!
راستی ...
شما میدانید ...
که چه حس راستی در این میان گم شده بود؟؟؟
حس می کنم تا عمق مطلب رفتی...
چیزی که گم شده...جایی بین احساس های متفاوت ...
مطمئنی خیانتی در کار نیست ؟!!!!!
میدانی...اگر خیانتی در کار باشد هم نیست انگار!
همه چیز با همه چیز دیگر مساوی تر است....
سر خوش و شاد از کاسته شدن !! شاید این تتمه ی از نیاز ٍ دست نخورده بودن عین زالو بودن ٍ
نمی دونم!
راستی.... راستی.... چه پر معناست....
خوب این که خوبه که همه چیز امن و امانه
...خیانتی در راستی نخواهی دید...مطمئن باش..
...راز شب...در همین دست احساسات گنگ و وهم انگیزشه !!!...
باز خوبه همه چی امن و امانه...
در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح راآهسته و درانزوا می خورد و می تراشد...
از جنس همین دردهاست این حس خیانت...
که نمی شود به کسی گفت...
(همه چیز روی میز نیستُ گاهی نگاهی هم به زیر میز بینداز.)
حسش نیست داداش من
راستی مومو جان!
می دانی که ما چه قدر دوستت داریم؟
خیلی زیبا بود...
مخصوصا اونجاش که گفتید خیانتی در کار نیست...
دل به دل راه دارد!
آن هم آزاد راه!!!
سلام استاد مومو
میخواهید بیایید پشت سر دانشجوهایتان سخن بگویید تا من هم حرفی برای زدن داشته باشم
والا ما که از این پست چیزی نفهمیدیم
میرویم دوباره بخوانیم شاید فرجی حاصل شد
راستی
تو چرا آدرست و نمی ذاری بچچه!
اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووم.پیچیده بود و....
نمیتونم درک کنم چون خیلی وقت نیست که بات اشنا شدم.این جور نوشته ها نیاز داره که با روحیات نویسنده اشنا باشی تا بفهمی نوشته رو
آشنا می شی حالا!
شاید این پیچیده باشه
اما من ساده ام!
سلا مومو جان.
نگرانی از خیانتی که درکار نیست... اوووه چه حس بدی یا شایدم بشه گفت خوب چون حداقل میدونیم که خیانتی در کار نیست! راستی... راستی... راستی...
فصل امتحانات شده از تمامیه استادان ملتمسانه !درخواست داریم با دست باز تصحیح کنن این ورق ها رو !!!!
درخواست شما رویت و تصویب شد
چشــــــــــــــــــــــــم!
قلندر خواب است و خیانت شبگرد
تعبیر خوابم همین بود که گفتی!
ما هم که خوابیم و تفنگمونم خالیه...
باشه...!
آره...بهتر!
خواب بهترین راه رهاییه!
خواب رویای فراموشی هاست...
راستی سلام موموجان..
امان از بعضی حس ها..
راستی...
آره والا!
موموجان.. چندپست پایین نوشتم بچه های این دوره زمونه منظورم بچه های دهه ی هفتاد به بعد بود.. وگرنه مادهه شصتی ها که بچه های سربه زیر و خوبی بودیم که..
مطمئنی؟
حالا که خودمونیــــم!!
مام یه کارایی کردیم!
مدتهاست بدنبال این بی خیالی مستانه می گردم.پیدا می شود؟ شاید اگر این حس جونده از بین برود....شاید
شاید این جمعه!...
این حس گاهی به من هم دست می دهد
هیچ حس خوبی نیست!
اما هست...
بدیش همینه! همه خوابند . . .
متاسفانه بیداری هم در کار نیست
راستی . . .
واژه ی غریبی است!