ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
هر کاری رو بلد باشم تعارف کردن بلد نیستم! وقتی می خوام تعارف کنم همیشه خراب کاری می کنم و یه چیزی می گم که ضایع می شم! همین یکی دو تا تعارفی رو هم که بلدم همش رو از یه نفر یاد گرفتم ... طرف یه هوا راحت طلبه (دقت کنین ... تنبل نیستااااا.... اصلا!) یه چن تا از اون تعارف هایی که همین جوری هی می تونی همش تکرارش کنی و بازم تازه باشه ؛ازش یاد گرفتم و خیالم رو یک کم راحت کردم! مثلا وقتی یکی بهم گفت بفرمایید منزل در خدمت باشیم ...مثه گرامافونی که سوزنش گیر کرده هی می گم خانه ی امید ماست ...خانه ی امید ماست! حالا یارو هی خودشو می کشه و از جملاتی که من بلد نیستم استفاده می کنه ... منم بدون اینکه فکر کنم که جمله هاش معنی شون چی می شه جمله ی نجات دهنده ی خودمو تکرار می کنم!
حالا ... اونروزایی که مناسبت و اینا هست که دیگه هیچی ... واویلا ... یا مثلا وقتی می رم ختم یکی ... مثه نمی دونم چی چی لالمونی می گیرم!
مناسبت های ملی و مذهبی هم .... مبرهن و واضحه که چجوری خواهند بود! یعنی اصلا فلسفه ی این مناسبت ها رو فکر کنم که درست نمی فهمم! مثلا امروز شهادت دکتر چمرانه! مرد بزرگی بود ... مرد بزرگی هست! همه ی کاراشو کرده بود ... برا کشورش . خانواده اش ...چیزی کم نذاشته بود ...چیزی کم نداشت! فقط مونده بود آخرین افتخار!...افتخاره شهادت که نصیب این بزرگ مرد شد!... شهادت افتخاره! نیست؟ یعنی امروز مبارکه که دکتر چمران افتخار شهادت نصیبش شده! نیست؟ پس چرا وقتی یکی مثه ایشون ... شهید می شه تسلیت می گیم؟ نباید تبریک بگیم؟
برادر یا خواهر یا فرزند اینجور آدمای خفن بودن خیلی سخته! همیشه زیر سایه شون می مونی ... هر چی می شه و هر جا می شینی ازت راجع به اون برادر یا خواهر یا والد ( یا والده!!! مگه دستم به اونی که زن و مردو اینقدر تو ادبیات از هم جدا کرده که برا هر کدوم باید از یک کلمه جدا استفاده کنی نرسه! ) بزرگوار می پرسن و هیشکی به این فکر نمی کنه که تو ام آدمی. اصلا به همین خاطره که زیاد سعی نمی کنم آدم بزرگی بشم! از بس که به نزدیکانم فکر می کنم و دلم می خواد که دیده بشن تو جامعه!!!!!!
بعد ...یه آدم بیکار که وقت زیاد داره ( و منم نیستم)!!! می شینه و این داستان تسلیت های ملی و مذهبی رو اینجوری تعبیر می کنه که با تسلیت گفتن تو همچین روزایی در واقع داریم به خودمون و عزیزان اون بزرگ فرد از دست رفته تسلیت می گیم که قراره باقی عمرمونو زیر سایه ی ایشون باشیم و هی دست و پا بزنیم تا شاید یه ذره ... یه کوچولو ...فقط یه کم ... تو یه شورایی... مجمع عمومی ای ...چیزی... دیده بشیم! یا غصه بخوریم که قراره مثلا یه درس دراز ... با کلی لغت های سخت تو یه کتاب دبیرستان و راهنمایی در باره شون بخونیم و زلفامونو بکنیم و بر باد بدیم از زور بالا رفتن فشار مغزی! یا ...کلی مصیبت دیگه که خودتون بهتر از من می دونین
( میترسم اشکم در بیاد و صرف نظر می کنم از ذکر مصایب) دچار بشیم!
سلامممممممم
احیانا اینجا تاییدیه
یا من می تونم بگم اووووووووول
علیک سلاممممممممممممم
تاییدی نیستیم بانو... شمام اولی ... بد فرم! اساسی و درجه ی یک!
مومو جان الان که سرم خلوته بیا حساب و کتابمون رو سر و سامون بدیم دیگه
جریمه ی ما چقد شد بانو؟
وقت کردی بیا چند تا تعارف ترکی توپ بهت یاد میدم
دستت درست!
آدرس بده بیام!
فقط ایرادش اینه که همه نمی فهمن! .. نه تنها نمی فهمن... فکر می کنن بد و بیراهی... چیزیه!
کلی خندم گرفت! هی تصور کردم که پشت سر هم آدم تکرار کنه خانه ی امید ماست!!

بحث من باب این که آیا فلان مناسبت رو باید تبریک گفت یا تسلیت خیلی زیاده! احتمالا" فقط شهادت استاد مطهری رو تبریک می گیم. طفلک!
آخ! عاشق اینایی ام که تا یه چیزی می گی سرییییع تصور می کنن!
خداییش دیدی چقدر ضایع می شم تو اون لحظات؟
خودم که قشنگ حس می کنم که رنگم داره کبود و قرمز مایل به قهوه ای می شه!
در باره اون قضیه تبریک هم باید گفت طفلکی معلما که گذاشتن یه روزی که نمی دونی باید تسلیت بگی یا تبریک روزشون باشه! از بس مظلومن این قشر جان بر کف!
خب یعنی من تبریک بگم که طرف مرده؟!
خب این که نمیشه!!
قربون آدم چیز فهم!
منم همینو می گم!
فکر کن!
این روز غم انگیز روز اساتید بسیجی ئه! اینا هم همش برا هم تعارف خورد می کنن (همون تیکه پاره) و به همدیگه تبریک می گن! فکر کنننننن
تعارف کردن توی این مملکت از نون شب هم واجب تره خانم.
توصیه می کنم یه چند تایی دهن پر کنش رو باسه روز مبادا داشته باش.
آهنگ تعارف سندی رو گوش بدی بد نیست.
تعارف توی خونمونه
تو رگ و تو جونمونه...
چشم!
اسمال آقا و اصغر آقا و جون من بشین ... و جون من پاشو ...من بمیرم! تو بمیری... همونو می گی دیگه؟
آقا ما کماکان با این وبلاگ شما مشکل داریما!
برا هیچ کدوم از بلاگ فایی ها نمی تونم کامنت بذارم!
از سه چهار تا سیستم متفاوت هم امتحان کردم!
نمی دونم چرا اینجوریه!
اینایی که براتون کامنت می ذارن چجوری می ذارن؟
خصوصی هم که ندارین!
ای میله و آوت لوک! منم ست آپ آوت لوکم مشکل داره!
خلاصه این که شرمنده! یه فکری بکن برا این ماجرا!
سلام دکتر جان
خوبی شما؟
حس جالبی تو پستتون هست
فکر کنم کنکور دکترا کودک شیطونتان رو فعال کرده
میگم درست که خونه امیدتونه ولی تکلیف بنده خدا رو روشن کن که میری تو خونه یا نه
مثل بعضی وقتا که میگن شربت میخوری شما بگی ممنون.معلوم نیست میخوری یا نه
علیک سلام مهندس جان!
خوبم شکر!
چشماتون جالب می خونه پست بنده رو!
این فرمایشتون تعارف که نبود! بود؟ جدی گفتی دیگه؟
نه بابا! کودکه هنوز خوابه! این از علایم دیگه ای که ناشی از فشار های روحی و روانی !!!!!! مضاعف ناشی از لطف بی کران سازمان سنجش بوده که دامن بنده رو آلوده به این عنوان کرده که به صورت عمومی در مجامع خانوادگی و غیر خانوادگی چسبیده ته اسم ما و یه جورایی باعث شده با خودم غریبه بشم! وگرنه من بی تقصیر بودم!
الان با این اوصاف و حال و روز جدید باید کار 5-6 ماهه رو تو سه ماه تموم کنم! و گرنه همه چی ... نابود می شه! البته ... شد هم شد! فدای سرم! دلم خوش... سرم سلامت!
حسش هم نیس انصافا! الان آیکون آه عمیق از عمق چاه وجود نداره چجوری احساساتم رو بروز بدم؟
سلام خانم دکتر
منم کلی با این تعارفات مشکل دارم مخصوصا اونی که کورش خان گفت. در قبال تعارف خوردنی میگن ممنون آدم نمیدونه که طرف بالاخره میخوره یا نه!!!!
علیک سلام!
آخه من موندم ... هیچ جای من به دکترا نمی خوره!
بجز عینکم که از کلاس پنجم رفیق چشمامه!
خوب معلومه .... طرف نمی خوره .... اسمش تعرفه دیگه! صابخونه تو یخچالش آب خنک هم لابد نداره که می پرسه! اگه داشته باشه سرشو میندازه پایین مثه بچه آدم یه لیوان شربت تگری میاره می ده دست مهمون زبون بسته ی تشنه و گرما زده!
منم اصصصصصلا تسلیت گفتن بلد نیستم!
خیلی کار سختیه
اخ که سخت ترین کار دنیاست!
موافقم!
اگه گریه کنی مصنوعی می شه! اگه نکنی .. بی دردیه ... چیزی بگی ... ممکنه طرف رو ناراحت کنه! نگی... انگار یه کاری رو نصفه ول کردی و همه فک می کنن به ککت هم نیس! یه جایی که می رم می شینم این خانومای تر و تمیز و با کلاس و نگاه می کنم که چجوری عین بلبل هم دردی و تعارف و ... می کنن! تازه حسودی هم می کنم به این قدرت خدادادی شون!
سلام مومو جون
میگم اگه تعارف معارف یاد گرفتی ، چندتا هم به من یاد بده لطفا . هر جا میرم نمیدونم چی بگم ، واسه اینکه آبروریزی نشه کلا ساکت میمونم
سلام دلارام عزیزم!
فعلا این "خانه ی امید ما ست" رو تمرین کن! بقیه شون باشه برا جلسه ی بعد!!!
سلام بر دکتر موموی عزیز
منم تعارف بلد نیستم
همین روز پدر امسال به دوستم گفتم روز پدر رو به پدر گلت تبریک بگو
سلام علیکم!
تسلیت بگو بذارید به جای تبریک بگوی بالا
بنده ی خدا پدر نام برده!
حسابی تحویلش گرفتی ها!
مرسی استاد که به فکر دانشجوهاتی .
بی صبرانه منتظر جلسه بعدی هستم
قربون شما!
هماهنگ کن با بچه هاااااااااا... ما در خدمتیم!
اوههههه

چقدر سخت می گیری؟
خوب وقتی یکی تعارف می کنه یکم جملشو تغیر می دی پس خودش می دی...
مثلا می گه بفرم در خدمت باشیما...
بهش می گی خدمت از ماست
راستی اون صرف کلمه والد به انضمام خود کلمه والد کمپلت عربیه و به ما هیچ ربطی نداره
ما تو فارسی تنبل تر از این حرفاییم
در ضمن این متن کلا سیر تحولیه فوق العاده خاصیو دنبال می کرد برای همین ارتباط اولیه با آخریه چی بود اصنشم؟؟؟
زیر سایتونیم
دمتون گرم
یا علی
قشنگیش به همین بود دیگه!
از بی ربط برسی به ربط!
برین استورمینگ در حین پست نوشتن!
سلام بر دکتر خوب و مهربون
)
)


خدا نگذره از اساتید مردم ازارمون.دکتر جون ماکت حجمی چیه خب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟استادمون گفته ماکت حجمی بسازین.بم گفته برو ماکت بچه های فوق و نگاه کن.مگه اونا چه جوری میسازن ماکت؟
دکتر جون من چه جوری باید بسازم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوبیییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟ببخشید خوبید؟؟؟؟؟(ادم دکتر جماعت اون هم تو رشته معماری رو که "تو" خطاب نمیکنه.جزیره ی بی ادب.
واااااااااااااااااااااااای پست قبلتونو خوندم.فک نمیکردم دکترا گرفتن از این دنگ و فنگا داشته باشه.هـــــــــــــــــــــــــی روزگار.کی بشه ماهم دکتری بگیریم؟(
دکتر جووووووووووووووووووووووووووووون
گفته نگیری به جای شیشه تلق بزاریا حجالت بکش
من منظوزشو نفهمیدم.از جینگولک بازی خوشش نمیاد استادمون.چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کارمون مجموعه فرهنگیه.
خوبی؟
همون خوبی بهتر از خوبیده! آخه من خوبم... خوبیم نیستم!
آره بابا ... دنگ و فنگ که هیچ! منگم داره! نمونه اش هم زیاده! باور نمی کنی یه نیگا به .... ئه دانشکده تون کن!
چرا که نه!
ایشالله با هم!
فعلا که نتایجمون نیومدن!
عرض شود که ماکت حجمی اصولا حجمه دیگه!!!!
حالا بستگی داره به اینکه حجمت چجوریه! اگه فضای نیمه باز داری یا گشودگی مشخصی داری که رو حجمت اثر میذاره باید نشون بدی! اگه نه صرف نظر می کنی!
اصولا ماکت های حرفه ای تک رنگن! یعنی مثلا همش با مقوا ماکت یا بالسا درس شدن! تو ماکت حجمی اصولا مصالح اصلا مشخص نیستن! بنابراین نباید جینگولک بازی کنی!...ماکت های کارای میر میران و ببین... کلی بهت کمک می کنن. با اینکه ماکت کلی کارشه اما خیلی ساده و یکدسته... جالبه ... یه گروه ماکت سازی تووووپ ماکتاش رو ساختن!
عرض شود که... کتابای زیادی هست درباره ماکت سازی. ماکت های حمی ... سلسله مراتب دسترسی ... سازه ... و و و هر کدوم به یه منظور ساخته می شن. باید آگاهانه دست به ساختن ماکتت بزنی ... باید هدفمند باشی و بدونی که دقیقا چی رو می خوای با ساختن ماکتت نشون بدی! و این آگاهی حتی رو شکل درختایی که تو سایتت می ذاری می تونه اثر بذاره! دیگه بگم که.... فعلا همینا!
امیدوارم زیاد دیر نشده باشه برا این توضیحات! و امیدوارترم که به دردت بخوره حرفام!
به هر حال رشته معماری یه هوایی هم سلیقه ای ئه باید پیدا کنی رگ خواب استادتو! همون جوری که تو کار باید رگ خواب کارفرما رو پیدا کنی!
موفق باشی عزیزم
ببخشید ببخشید اون کامنت بی نام مال منه.
بخشیدم!
تو هم مثه منی !
تعارف نکنی عاقل تری !
من یه بار اومدم تعارف کنم گفتم :
خاک تو سر شما دور از جون ما !
فکر کن !
چه جوری میشه درستش کرد !
امیدوارم بهم سر بزنی !
منتظرت میمونم ! بیا !
آره!
واقعا!
اما تعرفت یه نکته های پنهانی داشتاااا!
راستشو بگجو چی رو می خواستی با زبون بی زبوی برسونی به طرف؟
اوه اوه امان از این تعارفات بی در و پیکر!!۱ واسه هر چیزی یه چیزی اختراع کردن.. یادمه یه بنده خدایی اومده بود دم در گفت فلانی رفته مکه اومده بود خدافظی از مامانت و مامانت نبود و بهش بگو که اینجوری بود و اینا.. منم که گیج شده بودم الان باید چی بگم گفتم: باشه چشم ایشالا خدا رحمتشون کنه!!!!
بدبخت یارو هنگ بود..
ولی این واسه جناب استاد دکتر موموی
دست دارم همه رو والا!
چرا قسم می دی بچه!
جواب می دم به همه کامنتا!
واااااااااای
دس رو دلم نذار
که دلم از این تعارفات الکی
خونه
جز تظاهر کردن فایده دیگه ای نداره
قوزه بالا قوز اینجاست که
توی یه خانواده تعارفی بزرگ شده باشی
ولی بلد نباشی تعارف کنی
گر گیجک میگیره ادم
خسته نباشی واقعا!
چقدر سخت زندگی می کنی بانو!
دلم کباک شد!
سلام استاد جان
آخ گفتی !
ابراز همدردی می کنم باهاتون ... اصلاً بلد نیستم تسلیت بگم ! کلاسی چیزی برای یادگیری این تعارفات معمول وجود نداره آیا ؟!!!
اگه کلاس پیدا کردی خبرم کن!
منم خبرت می کنم!