باور نکن

دختر ، رنگ پریده با مو های آشفته و چشم های پف کرده و قرمز ، بابا رو محکم تر فشار داد به خودش و دماغش و بالا کشید "بابا...راس می گن عشق می تونه هر کاری بکنه؟"

پدر چشمهاش رو بست ؛ بغض کرد و ابروهاش رو تو هم کشید"بله دخترم ! می تونه ...ولی تو باور نکن! "

نظرات 18 + ارسال نظر
امیر سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 05:52 ب.ظ http://khateratetarakkhorde.blogfa.com

عشق یه توهمه که آهسته آهسته تبدیل به باور و بعدش هم تبدیل می شه به عادت...
دمتون گرم
یا علی

توهم! عادت!
عجب چیز مزخرفیه این عشق!

محراب سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:03 ب.ظ http://www.birag.blogsky.com

سلام
در باره من رو خوندم
یکم برا م عجیب بود و لی خیلی بامزه است
حرفات یه جورایی به دل می شینه
من از چند تا نوشته که خوندم خوشم اومد
دلم می خواد تو هم بهم سر بزنی و نظرت رو راجع به من ووبلاگم بگی
خوشحال می شم از نظراتت استفاده کنم
موفق باشی
محراب

خوبه که یه کم عجیب بود و خیلی با مزه! اگه خیلی عجیب بود و یه کم با مزه بد می شد!!!
مرسی که خوندی ... وقت گذاشتی . ممنون .
اومدم بهت سر زدم!
نظرمم گفتم!
موفق هم می شم! :دی
مو-مو

پری چهره کاتب مجد سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:27 ب.ظ http://www.babaee1.persianblog.ir

سوز داشت...

جان سوووووز ....

هاله بانو سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:34 ب.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

یاد اون جمله افتادم که می گه من حالم خوبه اما تو باور نکن ...

آره خوبم ... باور کن!

رابی سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:06 ب.ظ http://rabii.blogsky.com

مومو.......................
می گن دروغ بده، یاد بچه ندین... باباهه خودش باور کرده که عشق هرکاری می تونه بکنه... بشکنه... خورد کنه... له و لورده کنه.. عین چینی، سر تا پاتو بند بزنه... یه چیز دیگه بسازه ازت... حالا تو می خوای باور کن، می خوای باور نکن...

می گم! چیزی که ما باور می کنیم حقیقته؟ یعنی اگر چیزی رو که باور می کنیم به کسی بگیم راس گفتیم؟

بهروز(مخاطب خاموش) سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:51 ب.ظ

به عنوان یه تجربه ی شخصی....عشق هرکاری می کنه...حتی تورو قوی ترین انسان دنیا می کنه.اما الان باور نمی کنم.
نه....باور می کنم.

باور می کنم!
باور نمی کنم!
باور می کنم ...
باور نمی کنم .....
می گم مهندس...نظرت چیه شیر یا خط کنیم؟

مکتوب چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:51 ق.ظ http://maktooob.blogsky.com

بهتر بود میگفتی : بله دخترم راست میگن ... اما تو باور نکن .
اما عشق هرکاری میتونه بکنه . فقط مشکل اینه که خودش انتخاب میکنه چیکار کنه . کیو ک_ی اباد کنه و کیو ویران . کجا رو بسازه و کجا رو خراب کنه .
ولی وقعآ معتقدم هر کاری میتونه بکنه .
مسئله اینجاست که عشق بیل نیست که برداری باهاش دنیا رو شخم بزنی و هرجور دوست داشتی توش هرچی دوست داری بکاری .
عشق یه دیوه .مثل دیو های سلیمان . به خدمت یکی در میاد و یکیو نابود میکنه .
بیشتر اون نابودکردنشو دیدم راستش .

شاید بهتر بود ... نمی دونم!
اما اگه باباهه فقط حرف دیگران رو تکرار می کرد که بابا نمی شد!
بابا باید از تجربه های خودش به بچه اش بگه ... البته باباها اصولا دوس دارن تجربه های خودشونو به بچه هاشون منتقل کنن! حالا بابا که شدین می بینین!!!
ولی اگه عشق بیل بووود ...عجب بیلی می شد!! :دی

آرشه چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:58 ق.ظ http://fiddlestick.ir/

تاثیرات کافه‌نشینی ست باباجان ، همان روزهایی که خوش می گذرند آخرش نیروهایت را از صندوقچه در می‌آورند ;)

تصدقت ... پستا رو سر وقت بخون که دچار اتصال مضمن پستی نشی بابا جان!!! :دی
مرسی...
آرشه کجاس؟

زویا چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:36 ب.ظ http://zoya31.blogfa.com

امیدوارم هیچ کسی در دنیا ناامید نشه

ان شا الله

دختری که حرفهایش را نمیخورد چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:43 ب.ظ http://www.rainygirl89.blogfa.com

وقتی تنها دل خوشی این هست... بزار باور کنمش!

من کاری ندارم عزیزم!
باور کن!

تلخ چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:10 ب.ظ http://chekhov.blogfa.com/

احتمالا پدره اون حرفو تو دلش زده.

اینقد بلند گفت که منم شنیدم!
اومدم اینجا هم نوشتم!
الان شما هم شنیدین!
معلوم نیس تا کجا بره حرفش...

مکث پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:51 ب.ظ http://maks2011.blogsky.com

وا؟ واسه چی باباهه به دخترش اینطور گفته؟ باید بزاره خودش بفهمه. خودش تجربه کنه. خودش شاید به یه نتیجه دیگه برسه. هرچند منم با باباهه موافقم ها.

از چشاش معلوم نبود که فهمیده؟لا اقل تجربشو داره!

تلخ جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:38 ق.ظ http://chekhov.blogfa.com/

گفتم احتمالا جواب کامنتو دادین ولی مثل اینکه هنوز فرصتش پیش نیومده.

نیومده بود تلخ عزیز!
الان اومد ... جواب دادم!

الی پلی جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:04 ب.ظ http://elipeli.blogsky.com

پدر عشق بسوزه....

بسوووزه آخ بسوووزه ...
که شدم به خاطرش با نمره ی بیست رفوزه!

بهنام شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

عشق؟؟؟ به نظرم اگه واقعآ عشق باشه میتونه هر کاری بکنه هر کاااااری... اینو دارم به چشم میبینم...

:دی
چشاتو درویش کن ... صحنه داره نکنه اینجوری داری نیگا می کنی؟ :دی

کاغذ کاهی(نازگل) یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:11 ب.ظ http://kooche2.blogfa.com/

میشه باور کرد اما نباید انتظار بیش از حد ازش داشت ...

حد ...
بابا ما اندازه مشتقشم ازش انتظار نداریم! حد و انتگرال پیشکششش

نازنین جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:06 ب.ظ http://ktok.blogsky.com

هنوز کوچولویی بانو...
نگرفتی!

نازنین جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:07 ب.ظ http://ktok.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد