حســ.ـنی مو بلند و روسیاه!

بعضی از آدم ها روند زندگی دیگران را تغییر می دهند! یکی از این آدم ها که خیلی ژرف و عمیق در روحیات من و شما اثر گذاشته ، بدون شک حسنی است! حسنی توی ده شلمرود زندگی می کرده و با اینکه خیلی بلا بوده ولی تنبل تنبلا هم بوده! البته رمز و راز بلا بودن و در عین حال تنبل تنبلا بودن بر ما که از کودکی در مکتب حسنی شاگردی کرده ایم اصلا پوشیده نیست! 


جان من چند نفر از شما از عاقبت حسنی درس گرفته اید و برای اینکه توی ده شلمرود تنها نمانید هفته ای دو بار حتی بیشتر به حمام می رفتید و حسابی خودتان را کیسه می کشیدید و "نمک حموم"!!!!!!!! استعمال کرده و موهای سرتان را کوتاه می نمودید!!؟


البته حسنی توی ده شلمرود که جایی بسیار سرسبز و با آب و هوایی معتدل  است زندگی میکرده و هفته ای دوبار حمام هم برایش کافی بوده ، اگر حسنی در جایی مثل تهران زندگی می کرد روزی دو بار هم اگر حمام می رفت باز هم روی دست و پا و صورتش و در مواردی هم زیر ناخن هایش سیاه از دود ماشین می شد و میان روز هم نیازمند نیم دوش!!! می شد حتما! 


به هر حال ... چون حسنی در منطقه ی خوش آب و هوای شلمرود زندگی می کرده  ، با وجودیکه  در آن دوران یارانه ها پرداخت می شده و پول آب و گاز هم بسیار اندک بوده ... هفته ای دو بار حمام برایش کفایت می کرده تا تمیز و سفید باشد!


اما...


این روز ها با این وضع قبض های ملزومات حمام رفتن مثل آب و گاز و برق و ... نمی شود امید زیادی داشت که بتوان میزان حمام رفتن را با درآمد و خرج و دخل جور کرد! و تمیز و سفید بودن کلا خیلی گران تمام می شود! ... باز خیالمان راحت است ، صبح ، در حالیکه دوده های روز قبل به سر و کله مان چسبیده ار خانه خارج می شویم ... دوستان و همکارانمان هم حتما مثل ما سعی در بهینه سازی مصرف داشته اند !!! و در نتیجه همه با هم سیاه خواهیم بود ... پس هیچ کس به خاطر سیاهی و مو بلندی تنها نخواهد ماند !


داشت یادم می رفت! این روز ها که اصلا موی کوتاه ، مثل دوران حسنی ،مد نیست!!!  موی بلند و به خصوص تا روی شانه ها و بیشتر و بویژه اگر صاف و گلت خورده  و از پشت بسته یا به اصلاح خودمان دم اسبی باشد ، از نشانه های روشن فکری و کلاس است و اصلا کوتاه بودن مو در شان پسر های این دوره زمانه نیست!


اصولا اگر حسنی هم در زمان ما زندگی می کرد ... حمام نرفتن و موهای بلند ش توجیه بود ، کره الاغ کدخدا و خانم غازه دلشان برایش غنج می رفت و هیچ مرغی هم برایش کلاس نمیگذاشت که جوجه ام تمیز است و با تو بازی نمی کند! در نتیجه خیلی راحت می توانست به آتش سوزاندن همراه با همه ی جوجه ها و دوستان مو بلند و روسیاهش (که همانا ما می باشیم!!!) رسیدگی کند!



این پست را تقدیم می کنم به دوستی که با جستجوی عبارت "نمک حموم" از اینجا سر در آوردند!

تو رو ارواح خاک باغچه تون ... نمک حموم اصلا چی هست رفیق؟ ...  برا چی تو گوگل دنبالش گشتی؟ حالا تو وبلاگ من پیداش کردی یا نه؟


***

رویم به دیوار گلاب به رویتان! من اصلا نمی دانستم نمک حمام همچین چیز خفنی است! رفتیم و سرچ کردیم و چشمتان روز بد نبیند ، چشممان گرد شد! نمک حمام دو جور است یکی که همان نمک حمام خودمان است که باعث تمیزی و سفیدی می شود و لایه بردار است و سیاهی اصلاح با تیغ را از بین می برد!!!! یکی هم مخدر خیلی خیلی خطرناک و کشنده ای است ... که  "هنگامی که نیل براون با مصرف این ماده شیمیایی خطرناک معروف به «نمک حمام» به اوج رسید، با کارد صورت و شکم خود را پاره کرد ...مقامات می‌گویند سایرین پس از استنشاق، تزریق یا تدخین پودری که اسامی به نظر بی‌ضرری مانند موج عاج، کبوتر قرمز و آسمان وانیلی دارد، به این اندازه خوش شانس نیستند..."

نظرات 24 + ارسال نظر
hldv پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:58 ب.ظ http://www.khateratetarakkhorde.blogfa.com

اوه اوه گفتیو کردی کبابمممم...
هی هر روز می رفتیم حمومو با کیسه و رووشوورو این حرفا انقد خودمونو می سابیدیم که محو سرخو گلی می شدیم...
اما الان ...
حسنیم که عشقی بود برای خودش آنروزها ...
راستی این روزها هم حسنی هست؟؟؟

بنده کی اوه اوه گفتم!

یادم نمی ره! بچه که بودم می ترسیدم با مامان بزرگم برم حموم! قشنگ یه لایه پوشتم رو نابود می کرد!
خدا حفطش کنه ...دلم براش تنگ شده...
نمی دونم والا ... کتابشو که می دونم هست ... خوذشو نمی دونم!

کورش تمدن جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:07 ق.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
میگم این یارانه ها ۱ سود دیگه هم داشته اونم اینکه شما رو حسابی طنز نویس کرده
جدا لذت بردم از این پستت.ببین چی رو به چی ربط داده
آفرین استاد
حالا اینقدر کم حمام نرو که سیاه بشی.نترس یه گلریزون میزاریم از بچه های بلاگستان پول برای حمومت جور میکنیم


قابلی نداشت مهندس جان!
هدف ما جلب رضایت شماست!
خیالم راحت باشه؟ یعنی برم حموم؟

گل گیسو جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:18 ق.ظ http://gol-gisoo.blogsky.com/

عــــــــــــــــــــالــــــــــی بود
خیلی دوست دارم این پست رو
یادش بخیر
تمام کتابشو حفظ بودم فکر میکردم شق القمر کردم

منم حفظ بودم!
اینو ... خروس نگو یه ساعت ... حسنی ما یه بره داشت ... میون کوه و دره یه میش بود و یه بره ...
هنوزم تقریبا حفظمشون !

کاتیا جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:00 ق.ظ

شبت به خیر موموجان...

پست متفاوتی بود.
خیلی طنز خوبی داشت.
و یک حس خوب سوای بر طنز توش جریان داشت.

مواظب خودت باش.

شب تو هم به خیر کاتی عزیزم!
مرسی گل من!
تو هم مواظب خودت باش بانو

مرجان جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:32 ب.ظ http://marjanarch.blogfa.com

مامانم همیشه با اشاره به قصه ی حسنی مجبورم میکرد ناخونام و کوتاه کنم!
حالا نمک حوم چیه؟!

دوست نداشتی ناخناتو بگیری؟

خوب الان آزادی که بگیری یا نگیری!


وای نمی دونستم چیه!
ته پست نوشتم!

تیراژه جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:14 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

سلام مومو جان..........این نمک حمام را یک عنایتی بفرمایید که چی هست ممنون میشویم....همان سفیدآب منظورتان است؟
جالب بود متنتون....

اصلا چیز خوبی نیست!
مدل حمومیش از سفیداب بهتر است و مدل غیر حمومیش از شیشه و کراک بدتر است!

دلارام جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:47 ب.ظ

سلام مومو جان
بلا بودن حسنی احتمالا در این نکته خلاصه میشه که هنوز از ذهنمون پاک نشده .
نیم دوش ! خیلی باحال بود .واقعا توی این هوای تهران از واجباته
نمک حموم !!!! ایشون واقعا محقق تشریف دارند. اگه به شما گفت که چی هست ،لطفا اطلاع رسانی کنین که ما هم اطلاعاتمون در حد ایشون بره بالا

اینم یه نکته ای یه البته!
آره دیگه ... من که عاجزم از بیرون رفتن به خصوص در تابستان!
فکر کنم تحقیقش بی دلیل نبوده! حالا اگه دوباره سرچ کرد میاد اینجا ارشاد می شه!

رها بانو جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:49 ب.ظ http://rahabanoo.blogsky.com/

بوی خوش بعضیا از شدت تمیزی از 10 کیلومتری آدمو بیهوش میکنه ! (آیکن و حرفهام پارادوکس داشتن !)

ممنون از یاد آوری رها جان!

باید به هیات دو...لت پیشنهاد بدیم که بیان در مکان های عمومی یک کم نفس عمیق بکشن!

دلارام جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:53 ب.ظ

من الان ادامه متن شما رو دیدم . خدای من ...

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآره!
خدای من!!!!!!!!!!!!!!!
منم همینو گفتم!!!!!!!

کورش تمدن جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:55 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام استاد
میبینم که کاسبی راه انداختی
مواد تبلیغ میکنی؟خب قیمتش هم مینوشتی دیگه
حالا چی تو دم و دسگاتون دارید؟؟؟؟

من زیر بار این حرف نمی رم! و بدون حضور وکیلم چیزی برای گفتن ندارم!
باور کن ...من قانع بودم به همین در آمد ناچیز دانشگاه ... به خاطر جور کردن خرج حموم کردنم مجبوووور شدم این کارو کنم!

علی لرستانی جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:36 ب.ظ http://alilorestani.persianblog.ir/

خب این روزا ما هم باید حسنی بشیم
هفته ای یه بار بریم حموم
یاد دوران دبستان افتادیم....مرسی


بله!
خواهش می کنم!
حسنی یه بارم نمی رفت! می رفت؟

مکث جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:43 ب.ظ http://maks2011.blogsky.com

شما منظورت واجبی بود؟ بهش می گفتن نمک حموم؟ من اول های نوشته ت فکر می کردم همون گل خوشبوی رو می گی که روزی توی حمام از دست محبوبی رسید به دست سعدی.

نه والا!
واجبی که نمک نیست! واجبیه دیگه! فک کنم نمک حموم واقعی یه چیزیه که مردا بیشتر استفاده می کنن! فک کنم!
حالا مهم اون نمک حم.مش نیس واقعا! مهم حموم رفتنه! حالا با نمک یا بی نمک!
اگر همراه با گل خوشبوی باشه که فبهالمراد!

سبک سر شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:10 ق.ظ http://www.peerdokhtar.blogfa.com

دوست داشتم در همسایگی ام یه حسنی داشتم. یا خودم در همسایگی حسنی زندگی می کردم.
به نوبت به هم نمک حموم قرض می دادیم

یعنی یک کامنتی گذاشتی که "کپ" کردم سبکسر نازنین!

کیانا شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com


خیلی باحاااااااااال بود
فک کنم یه دوره طنز نویسی باید بیام پیشتون

نمک حمام؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! وا وصیبتا
نچ نچ نچ

باحالی از شماست!
ما چیکاره ایم؟ اینجا پر استاده!

آره والا ... نچ نچ نچ نچ!!

لاکو شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:23 ب.ظ http://lau.persianblog.ir

سلام مومو جان
منو بردی به خاطراتم
اون موقع ها که فنچکی بیش نبودم پسرخاله هام کتاب قصه حسنی رو داشتن. منم از حفظ بودمش ولی الآن که پستت رو خوندم رفتم تو فکر که راستی چرا خودم این کتاب نداشتم یا هیچ وقت نخریدمش کتابی که یه دنیا دوسش داشتم؟؟
مرسی بخاطر زنده کردن کلی خاطره زیبا
راستی یارانه ها رو هم که .....!

هااااااااااااا
کار خوبی کردی یاد ایام کردی!
ببین کتاب حسنی از اوناس که نبش قبر خاطره اش ارزشش رو کم نمی کنه!
من امتحان کردم!
خریدم کتابشو...
عین قدیماس!
برا فرزندم!!!! (نه که از سر و کولم فرزندام دارن می رن بالا!!!!)

رها پویا شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:40 ب.ظ http://gahemehrbani.blogsky.com/

میگم این شلمرود کجاست حالا؟

ممنون از روشنگریت مومو جان ذهن جماعتی رو روشن نمودی شما

نمی دونم کجاست!
فک کنم تخیلیه@
ذهن خودم تاریکه ولی هنوز! نمکه داره کارشو می کنه!!!!

رها بانو شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:30 ب.ظ http://rahabanoo.blogsky.com/

با توجه به جوابی که به آقا کورش دادید من حاضرم وکالت شما رو به عهده بگیرم !

مرسییییییییییییییییییییییییی
تحویل بگیر مهندس! طرفدار و داشتی؟

مرجان شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:41 ب.ظ http://marjanarch.blogfa.com

نه دیگه الان ناخونام و نمیگیرم برای اینکه بتونی تصورشون کنی ناخون انگشت کویچیکم الان به حدی بلند شده که چند روز دیگه انگشت کوچیکه و دومیه کاملا هم اندازه میشن!
ووی!!نمک حمام چقدر عجیب بید!!!!

واقعا؟
من ناخنام اصولا نمی شکنن و خیلی خوب خود به خود بلند میشن ...ولی تا حالا اونقدر بلند نکردمش!
دیگه اون که ناخن نیست بانو! کاتره!
آره! بید!

عبدالکوروش یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ب.ظ http://www.potk.blogfa.com

حسنی الان امام جمعه اردبیل شده فک کنم!

برا همین این شکلی نوشتمش ترسیدم فیلی باشه!!!!

آلن یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:36 ب.ظ

بدجوری طلبه نمک حموم شدیم ، بانو.
البته از نوع دوم.

اینجا فقط نوع اولش موجوده آلن جان! وقتی آقای تمدن روش اونور بود یه سر بزن!!!!!!!!!

مهتاب یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:22 ب.ظ http://moonlight-m.blogsky.com/

خیلی با این پستت حال کردم.واقعا از خوندنش لذت بردم...
جدیدا با بچه ها سر و کار داری یاد اون موقع ها افتادی؟چیزایی که مربوط به بچگی و دوران کودکیه همیشه انرژی بخشه...

نه والا! من همیشه با بچه ها سر و کار دارم!

حورالعین اوجاقی سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:17 ب.ظ http://huria.persianblog.ir

سلام قربونت برم حموم بعضی ها ۳هفته طول میکشه
فکر کنم انوواع تزریق ها هم صورت میگیره
شکر خدا ماکه بی خبریم و دوست داریم همانطور باشیم که در خلقت خدایمان مقرر فرمود

حمید پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:05 ب.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

- آره واللا! ما که بچه هم بودیم در کتاب حسنی فوق الذکر نقاشی های قبل از اصلاحاتش را که درب و داغون بود را بیشتر دوست میداشتیم! آن ورژن پاک و تر تمیزش که عین ماشینهای تازه از کارواش آمده برق میزد اصلا به ما نمیچسبید! یکجورهایی بچه مثبت شده بود!...

- با این "پی تقدیم نوشت"تان روحمان بسی شاد شد!...

farnia سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:29 ق.ظ

سلام
همش حفظ بودم
الان برای دخترم نصف ونیمه می خونم
میشه اگه کاملشو دارین برام ایمیل کنین ممنون میشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد